ناشناس ( تحصیلات : راهنمایی ، 14 ساله )

بسمه تعالی
سلام مادر و پدرم از هم جدا شدن و من الان کنار مادرم رندگی میکنم همیشه ارزوم همین
بوده که کنار مادرم زندگی کنم . الان خیلی خوش حالم که کنارشم و هیچ چیز کم ندارم اما غمگینم نمیدونم چرا اما دوست
دارم یک دختر شیطون و شلوغ باشم تا یک دختره اروم و ضعیف که همه بهش با چشم ترحم نگاه کنند .
از شما میخکاهم که کمکم کنین تا شخصیتی که دوست دارم باشم .
ممنون میشم


مشاور (خانم موحدنساج)

سلام به شما پرسشگر محترم و سپاس بابت اعتمادتان به راسخون، امیدوارم این پاسخگویی زمینه ای باشد برای رفع مشکل شما.
دوست عزیز، درست است که همیشه در آرزوی زندگی در کنار مادر بودید، ولی در هر حال و با وجود انواع روحیات و اخلاق خوشایند یا ناخوشایند، انسان حضور هر دو والد را با هم می خواهد، هم پدر و هم مادر. قبلا از حضور مادرتان محروم بودید و اکنون از نعمت وجود پدرتان، پس در اولین گزینه، غمگینی شما را به دلتنگی شما نسبت می دهم. شاید با خود بگویید، نه ، عدم حضور پدر من را اذیت نمی کند، ولی در واقع این سخن فرار از احساسات مخفی درونیمان است. دلیل دیگر این حس در شما به دلیل شرایط سنیتان است. شما در اوج سن نوجوانی به سر می برید. در این دوران به دلیل تحولات شگفت آور جسمی و روحی، همیشه ما شاهد بروز حالاتی در نوجوانان هستیم که گاهی سبب آزار آنها را فراهم می کند. مثلا برخی عصبی می شوند، برخی زودرنج و حساس و یا برخی گوشه گیر و منزوی. این ها نتیجه ترشح فراوان هورمون های رشدی و جنسی در نوجوانان است، که به مرور با پایان سن نوجوانی از شدت آنها کاسته شده و به تعادل می رسند. یکی دیگر از تحولات نوجوانی، رسیدن به هویت مستقل است. در واقع نوجوانان در پی پاسخ به این سوال درونی خود هستند که چه کسی هستند، جایگاهشان در خانواده و اجتماع کجاست و قرار است چه هدفی را دنبال کنند. در نتیجه اهمیت این پرسش و درگیری فراوان ذهنی، اکثرا شاهد حالات و هیجانات شدید در نوجوانان هستیم. با وجود تمام این شرایط خانوادگی و سنی، خداوند در وجود هر انسانی توانایی معجزه آسایی برای تغییر قرار داده است. در واقع هر شخص با توجه به همت و خواست خود می تواند شخصیت خود را شکل دهد. فقط لازمه این تحول خواست واقعی و تلاش مداوم است، که شما با فرستادن پرسش خود برای ما، ثابت کردید که در مسیر تغییر ثابت قدم هستید، پس ان شا الله موفق خواهید شد. بنده با این شرح حال کوتاهی که فرستاده اید، توان شناخت دقیق شما را ندارم، لازمه مشاوره دقیق شناخت همه جانبه شخص است، که رسیدن کامل به آن معمولا از راه مشاوره حضوری میسر است. اما در این مجال کوتاه چند راهکار کلی که کمک فراوانی به شما خواهد داشت ارائه خواهم کرد.
۱- ورزش کنید، ورزش مداوام با متعادل کردن مقدار ترشح هورمون ها و تامین اکسیژن فراوان، برای جسم، شادابی را به ارمغان می آورد.
۲- دوستانی صمیمی و قابل اعتماد برای سخن گفتن و انجام تفریحات مشترک داشته باشید.
۳- ذهنتان را از هیجانات منفی خالی کنید تا بتوانید فضای آزاد ذهنتان را برای فکر به تجربه های شیطنت آمیز بگذارید.
۴- ساعات خواب خود را تنظیم کنید. خواب صبح گاهی و یا دیر خوابیدن در شب، باعث افزایش کسالت شما خواهد شد.
۵- خصوصیاتی که دوست دارید داشته باشید را در برگه ای بنویسید. حال از میان آنها یکی را که برایتان از همه مهم تر است انتخاب کنید، مثلا خندان بودن. حال جلو آن، خصوصیات فرد خندان را بنویسید و سعی کنید آنها را تقلید کنید تا کم کم جزئی از شخصیت شما شود. پس از مدتی که آن خصوصیت در شما نهادینه شد به سراغ خصلت مورد پسند بعدی بروید.
۶- رابطه دوستانه با پدر و مادرتان را بیشتر کنید. هر چه خود را به آنها نزدیک تر کنید اندوه و سرافکندگی شما کمتر خواهد شد. به مشکلات ما بین آنها توجه نکنید، این ناراحتی ها مربوط به آن دوست، خود را درگیر آنها نکنید، تا بتوانید از حضورشان لذت ببرید.
۷- برای زندگیتان هدف داشته باشید. هدفمند بودن باعث بالا رفتن اعتماد به نفس می شود،و فرد موفق از نگاه دیگران فقط تحسین می بیند نه تحقیر.
۸- همیشه کاری جدید برای انجام دادن داشته باشید تا شاداب بمانید، مثلا یک کار هنری. این کار به شما احساس مفید بودن می دهد که یکی از ستون های اصلی شادابی است.
۹- دفتر خاطرات داشته باشید و لحظات و احساسات خود را در آن ثبت کنید تا با تخلیه هیجانات منفی ، غم و اندوه را از خود دور کنید.
۱۰- به خدا توکل کنید، که هیچ کس بیشتر از او عاشق شما نیست، آرامشتان را از او بخواهید، تا شاهد معجزه در زندگی خود باشید.
موفق باشید.

بیشتر بخوانید:
جذابیت ارثی نیست!